گر ترا عقلست با دانش قرین


باش درویش و بدرویشان نشین

همنشینی جز بدرویشان مکن


تا توانی غیبت ایشان مکن

حب درویشان کلید جنت است


دشمن ایشان سزای لعنت است

پوشش درویش غیر از دلق نیست


در پی کام و هوای خلق نیست

مرد تا ننهد بفرق نفس پای


ره کجا باید بدرگاه خدای

مرد ره در بند قصر و باغ نیست


بر دل او غیر درد وداغ نیست

گر عمارت را بری بر آسمان


عاقبت زیر زمین گردی نهان

گر چو رستم شوکت و زورت بود


جای چون بهرام درگورت بود

ای پسر از آخرت غافل مباش


با متاع این جهان خوش مباش

در بلیات جهان صبار باش


گاه نعمت شاکر جبار باش